طی یادداشتی مطرح شد؛
تفاوت های حقوقی زن و مرد بر طبق تفاوت های تکوینی
ثبت آسان: پژوهشگر حوزه فقه و حقوق طی یادداشتی به موضوع تفاوت های حقوقی زن و مرد برمبنای تفاوت های تکوینی پرداخت.
به گزارش ثبت آسان به نقل از مهر، فرزانه عبدالوهاب پور، پژوهشگر حوزه فقه و حقوق طی یادداشتی گفت: زن و مرد از نظر ماهیت و حقیقت انسانی و ارزش های ناشی از آن یکسان اند و برابری در حیثیت انسانی زن و مرد به مفهوم آن نیست که میان آنان هیچ نوع تفاوتی وجود ندارد. تفاوت های تکوینی بین زن و مرد سبب تمایزاتی بین این دو جنس می شود ولی اینگونه نیست که تفاوت ها برای جنس زن و مرد فی نفسه، سبب برتری یا نقصان باشند. استاد مطهری می فرمایند: «آنچه از نظر اسلام مطرح بوده این است که زن و مرد در جهات زیادی مشابه یکدیگر نیستند، جهان برای آنها یکسان نیست، خلقت و طبیعت آنها را یکنواخت نخواسته است و همین جهت ایجاب می کند که از نظر خیلی از حقوق و تکالیف و مجازات ها وضع مشابهی نداشته باشند و لازمه عدالت و حقوق فطری و انسانی زن و مرد عدم تشابه آنها در پاره ای از حقوق است و عدم تشابه حقوق زن و مرد در حدودی که طبیعت زن و مرد را در وضع نامشابهی قرار داده است هم با عدالت و حقوق فطری بهتر تطبیق می کند و هم سعادت خانوادگی را بهتر تامین می کند و هم اجتماع را بهتر به جلو می برد». بطورمثال حق ارث یکی از حقوق مدنی است که اسلام برای هر یک از زن و مرد قرار داده است و در قرآن کریم بیان شده است که سهم الارث زن معادل نصف مرد است. از نظر اسلام، پسر دو برابر دختر و برادر دو برابر خواهر و شوهر دو برابر زن ارث می برد. فقط در مورد پدر و مادر است که اگر میت فرزندانی داشته باشد و پدر و مادرش نیز زنده باشند، هر یک از پدر و مادر یک ششم از مال میت را به ارث می برند. علت اینکه اسلام سهم الارث زن را نصف سهم الارث مرد قرار داده وضع خاصی است که زن از نظر مهر و نفقه و جهاد و برخی قوانین جزایی دارد. اسلام، مهر و نفقه را اموری لازم و مؤثر در استواری زناشویی و تامین آسایش خانواده و ایجاد وحدت میان زن و شوهر می داند. از نظر اسلام، عدم مهر و نفقه و خصوصاً نفقه سبب تزلزل اساس خانواده و کشیده شدن زن به سمت فحشاء است. استاد مطهری دراین زمینه بیان می دارند: «چون اسلام مهر و نفقه را لازم می داند به این سبب قهراً از بودجه زندگی زن کاسته شده است و تحمیلی از این نظر بر مرد شده است، اسلام می خواهد این تحمیل بوسیله ارث جبران شود. برای همین برای مرد دو برابر زن سهم الارث قرار داده است. پس مهر و نفقه است که سهم الارث زن را تنزل داده است». یکی دیگر از علل این است که زنان بر خلاف مردان مسئولیت اقتصادی و نگه داشتن خانواده و تامین معاش فرزند را ندارند. همین طور مرد متعهد است هزینه زن هنگامی که در عده است را بپردازد، شرکت در جهاد و هزینه سفر و سپردن نفقه خانواده در آن ایام به زن و فرزند و پرداخت دیه در بعضی جنایات خطایی خویشاوندان به عنوان عاقله نیز بر عهده مرد است. در تهذیب الاحکام نقل شده است: ابن ابی العوجاء که در قرن دوم می زیسته و به خدا و مذهب اعتقاد نداشته است یکی از اعتراضاتش به اسلام این بوده که چرا زن بیچاره که از مرد ناتوان تر است باید یک سهم ببرد و مرد که تواناتر است دو سهم ببرد؟ این خلاف عدالت و انصاف است. امام صادق مقابل السلام در جواب او فرمودند: «این برای این است که اسلام جهاد را از عهده زن برداشته و بعلاوه نفقه را به نفع او بر مرد لازم شمرده است و در بعضی جنایات اشتباهی که خویشاوندان جانی باید دیه بپردازند، زن را از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف کرده است». همین طور در علل الشرایع نقل شده است که از امام صادق مقابل السلام سوال کردند که به چه علت ارث مرد دو برابر زن است؟ امام مقابل السلام فرمودند: «به خاطر اینکه برای زن مهر قرار داده شده است». بدین جهت سهم زن در ارث از مرد کمتر است. امام صادق مقابل السلام صریحاً وضع خاص ارث زن را معلول مهر و نفقه و معافیت از جهاد و دیه شمردند و این که، اسلام سهم الارث زن را نصف مرد قرار داده است عین عدالت است و تبعیض و ظلم نسبت به حقوق زن است و هیچ شبهه ای نسبت به این مسئله نمی توان وارد کرد. بدین سبب وجود تعدادی از تفاوت ها و توجه به آنها در وضع حقوق و تکالیف، عین عدالت است نه ظلم به زنان. مقتضای عدالت این نیست که حقوق زن و مرد بطور کامل یکسان و مشابه باشد، بلکه این ظلم به زن و مرد و نادیده گرفتن توانایی ها، تفاوت ها و خاصیت های تکوینی آنان است. نباید هر نوع تفاوتی را تبعیض دانست و تساوی و برابری زن و مرد در حقوق و تکالیف را به مفهوم تشابه و یکسانی کامل زن و مرد در حقوق و تکالیف معنا کرد، بلکه تساوی به این معناست که هر یک از زن و مرد از حقوق و تکالیف مناسب با خاصیت های تکوینی شان برخوردار شوند و چیزی بر آنان تحمیل نشود. همین طور علامه طباطبایی در کتاب زن در قرآن می فرمایند: «مقتضای تساوی در حقوق که عدالت اجتماعی به آن حکم می کند، این نیست که تمام پست ها و مقام های اجتماعی متعلق به تمام افراد جامعه شود. آنچه عدالت اجتماعی اقتضا دارد و معنای تساوی را تفسیر می کند، این است که در اجتماع، هر صاحب حقی به حق خود برسد، بدون اینکه حقی مزاحم حق دیگری شود».
منبع: ثبت آسان
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد مطلب ثبت آسان